گروگانها آتویی در دست حزب جمهوری اسلامی
لینک درسایت گویا:
البته بعد از استعفای بنی صدر از وزارت خارجه و منصوب شدن آقای قطب زاده به به سمت وزیر خارجه، معضل گروگانگیری سر جایش همچنان باقی بود.
بعد از اینکه ایران، خواستار درخواست تشکیل شورای امنیت سازمان ملل متحد وشرکت در آن گردید و با فعالیتهای پی گیر داخلی و خارجی به این در خواست ایران جواب مثبت داده شد و چند ساعتی قبل از پرواز آقای بنی صدر وزیر امور خارجه به نیویورک جهت شرکت در شورای امنیت، آقای خمینی آنرا تحریم کرد، مسئله گروگان گیری و نگهداری آنها یکی پس ازدیگری از طرف قریب به اتفاق دولتهای عضو سازمان ملل محکوم گردید.
با تحریم اقتصادی علیه ایران و محکوم کردن ایران در دادگاه بین المللی لاهه، در اثر فشار همه جانبه به ایران و مطرح شدن اینکه گروگان ها در شرایط نامناسبی به سر میبرند و رفتار با آنها و شرایط زندگی و بهداشتی آنها غیر انسانی است، آقای خمینی در تاریخ٢٢ آذر ۵٨ طی حکمی آقای قطب زاده وزیر امور خارجه را مسئول تشکیل یک هیئت بین المللی بررسی سیاست تجاوزکارانه آمریکا در ایران، در دوران حکومت شاه کرد و یاد آور شد که یک هیئت مستقل بین المللی میتواند با گروگانها دیدار کند. (۳۸) و این مسئله همچنان ادامه داشت تا اینکه آقای بنی صدر که تازه به ریاست جمهوری انتخاب شده بود از یکطرف با آقای خمینی چندین بار باگوشزد کردن خطراتی که نگهداری گروگانها در بر دارد،گفتگو کرد و از طرف دیگر مسئله تشکیل کمیسیون تحقیق بین المللی جنایات شاه و آمریکاپس از آنکه بر اثر فعالیتهای مختلف داخل و خارج از کشور و در سازمان ملل متحد، در رابطه با رسیدگی به جنایات و فسادهای شاه، اصل رسیدگی به آن هم از سوی دبیرکل سازمان ملل متحد و هم از سوی کنگره آمریکا پذیرفته شد. سر انجام آقای خمینی با تشکیل کمیسیون تحقیق بین المللی در تهران جهت رسیدگی به جنایات شاه مخلوع، موافقت و تصمیم به آزادی گروگانها را به مجلس واگذار کرد. (۳۹) اعضای کمیسیون تحقیق سازمان ملل که با مشورت و موافقت دولت ایران و کورت والدهایم دبیر کل سازمان انتخاب شده، چهارم اسفند وارد تهران شدند و کار خود را شروع کردند. گفته می شود به مجرد اینکه کمیسیون نتیجه تحقیقات خود را انتشار داد و آمریکا هم تعهدات خویش را عمل کرد، یعنی سیاستهای گذشته خود را در مورد ایران محکوم کرد زمینه برای آزادی گروگان ها آماده خواهد شد.
بعد از اینکه هیئت وارد تهران شد یک هفته در هتل استقلال بود. اسناد و مدارک را دیده و با افراد گوناگون دیدار و بحث کرده بود، نظرشان هم این بود که آمریکا در امور داخلی ایران دخالت کرده است. مرحله آخر کار مانده بود که آنها بروند سفارت و گروگانها را ببینند و بعد بروند ژنو و نظرشان را در آنجا در مقر اروپایی سازمان ملل اعلام بکنند که دانشجویان پیرو خط امام، بازی های مختلف خود را برای شکست و به نتیجه نرسیدن این کمیسیون شروع کردند.آقای خمینی هم پس از یک هفته ظاهرا ً سکوت، با وجودیکه موافقت کرده بود که هیئت با گروگانها ملاقات کند و در جریان تمام امور گذاشته شده بود، در نهایت جانب داشجویان را گرفت و در تاریخ ٢۰ اسفند ۵۸ طی پیامی که از رادیو پخش شد، عمل دانشجویان را تأیید کرد و کمیسیون بدون دیدار با گروگانها و هنگامی که وزارت امور خارجه، هیئت کمیسیون تحقیق را از هتل برای رفتن به فرودگاه همراهی می کرد، بچه های خط امام و بچه های سپاه با موتورهای سواری خود، ماشین های حامل هیئت را دنبال و محاصره کردند و به شیشه های آنها زده و شیشه یکی از اتومبیلها را شکسته و با شعار های مختلف از جمله Yanky go home به آنها توهین کرده، از ایران خارج شدند.
آقای منصور فرهنگ نماینده وقت ایران در سازمان ملل متحد نامه ای مشروح در رابطه با حل بحران گروگان گیری به مجلس شورای اسلامی نگاشته،که با آوردن بخشی از این نامه که مربوط به کار کمیسیون تحقیق می باشد و نشان دهنده آن است که این عمل در تاریخ سازمان ملل بی سابقه بوده است، به این قسمت پایان میدهم: «درست در همان زمان که اعضای کمیسیون تحقیق مورد اهانت و اتهام برخی گروهها و روزنامه های ایران قرار گرفته بودند، دست راستی ترین و صهیونیست ترین بخش مطبوعات و رسانه های گروهی آمریکا نیز بر علیه کمیسیون مشغول دسیسه و تبلیغ بودند سه نفر از پنج عضو کمیسیون را ایران انتخاب کرده بود و رئیس آن بنا به خواست ایران آقای بجاوی سفیر الجزایر بود که یکی از صمیمی ترین دوستان انقلاب ایران در سازمان ملل می باشد. حقیقت امر این است که تشکیل یک کمیسیون تحقیق بین المللی برای رسیدگی به سی سال جنایات امپریالیستی عملی کاملا ً بی سابقه بود و به همین دلیل طراحان سیاست های امپریالیستی نمی خواستند که چنین بدعتی در روابط بین المللی گذارده شود. ایران هیچ تعهدی در برابر کمیسیون نداشت و اتهام منطقی کار کمیسیون فقط می توانست به رسوایی بیشتر امپریالیسم آمریکا و نشان دادن حقانیت مردم ایران کمک کند. تمام ناظرین مترقی و خیر خواه امور بین المللی معتقد اند که شکست مأموریت کمیسیون بسود امپریالیسم آمریکا بود حال آنکه موفقیت آن می توانست بدعتی به نفع نیروهای ضد امپریالیستی جهان گردد. مایل کلر که یکی از مشهورترین محققین و نویسندگان ضد امپریالیست آمریکاست و کتاب «جنگ بی پایان» او به فارسی هم ترجمه شده گفته است که: گروگان گیری در ایران دستاورد پانزده سال مبارزه ضد امپریالیستی عناصر و گروههای آزادیخواه را چنان متزلزل کرده است که بازگشت به وضعی که قبل از گروگان گیری وجود داشت سالها کار و کوشش جسورانه می خواهد.»(۴۰)
در هر حال در این مرحله هم دست های پشت پرده با حمایت آقای خمینی مانع از حل مسئله گروگان گیری به نفع ایران شد. و اکنون که آدمی به این مسئله می نگرد، به این نتیجه می رسد که تمامی این دستها در خدمت منافع آمریکا قدم به قدم تحت نام دانشجویان پیرو خط امام و با کمک و حمایت شخص آقای خمینی برداشته شده است. آقای خمینی هم به چند دلیل عمده در خدمت به آمریکا گام برداشت.
۱-اسناد رابطه اش با آمریکائی و حمایت آمریکا از وی رو نشود
۲-با وسیله قراردادن آمریکا، و اتهام آمریکائی بودن، بخش مهمی از مخالفین خود را حذف و قدرت خود را قدم به قدم تثبیت کند.
۳-معلوم نشود که آمریکا در حمایت از انقلاب گام برداشته و حد اقل به قول مرحوم منتظری باعث شده که انقلاب زودتر به ثمر برسد؟
۴-به ثمر رسیدن انقلاب ۵۷، نتیجه درایت منحصر به فرد و مطلق آقای خمینی تلقی شود.
در هر حال آقای خمینی در ظاهر حل مسئله بحران گروگان گیری را به مجلس شورای ملی واگذار کرد.گروگانها آتویی در دست حزب جمهوری اسلامی:
نظر به اینکه آقای خمینی در ۴ اسفند ۵۸ آزادی گروگانها را به مجلس واگذار کرد (۴۱) و مجلس در هفتم خرداد ۱۳۵۹ رسما ً کار خود را آغاز کرد و با وجودی که مسئله گروگان ها به مجلس واگذار شده بود، مجلس آن را در دستور کار قرار نداد و با لیت و لعل کردن وقت گذرانی کرد، تا اینکه مجددا ً آقای خمینی در تاریخ ۲۱ شهریور ۱۳۵۹ چهار شرط برای آزادی گروگان ها اعلام کرد (۴۲) : بنا بر اساس اطلاعات اینجانب و آقای بنی صدر در کتاب سیر تحول سیاست آمریکا در ایران کتاب دوم گروگانگیری این چهار شرط را کارتر و مشاورانش تهیه و در اختیار آقای خمینی قرار داده شده است و آقای صادق طباطبائی از طریق آلمانها به آمریکایی ها اطلاع میدهد که آقای خمینی آماده است که مسئله گروگانها و آزادی آنها را حل کند. متعاقب آن آقای خمینی در ۲۱ شهریور ۱۳۵۹، در پیامی به زائران بیت الله الحرام، چهار شرط ذکر شده را برای آزادی گروگانها اعلان کرد و آمریکاییها مطمئن شدند که این بار غیر از دفعات قبل است. جلسه در آلمان تشکیل شد و آقای صادق طباطبائی از جانب آقای خمینی در آن شرکت کرد. (۴۳)
حزب جمهوری اسلامی با رهبری دکتر بهشتی تحت عنوان دانشجویان پیرو خط امام، که در حقیقت یک گروگانگیری حکومتی بود، هر کسی را که می خواستند از صحنه سیاست حذف کنند و صحنه را به قول بهشتی برای «دیکتاتوری صلحا» و یا «دیکتاتوری ملی»(۴۴) و یا ولایت مطلقه فقیه خمینی جهت قبضه کردن تمامی ارکان قدرت، آماده سازند، از آن به عنوان آتو و اهرم حذف استفاده می کردند. غالب ملی ها، نهضت آزادی، بعضی از روحانیون مزاحم، بعضی از سران ارتش و دیگران از طریق انتشار چند سند باصطلاح دست و پا شکسته توسط دانشجویان پیرو خط امام بدون هیچ تحقیق و دادگاهی از حیض انتفاع انداخته می شد. شاید یکی از پر سر و صداترین افشاگریهای دانشجویان، انتشاراسناد مربوط به جاسوسی عباس امیرانتظام بود، که برمبنای آن، دانشجویان او را متهم به جاسوسی برای سازمان سیا،[سازمان امنیت آمریکا [CIAکردند ودر تاریخ ۲۹ آذر ۱۳۵۸دستگیر و تحویل دانشجویان پیرو خط امام داده و رهسپار زندان کردند.
آقای هاشمی رفسنجانی که بر کرسی ریاست مجلس شورای اسلامی تکیه زده بود، در تمامی این مراحل خود یکی از مهمترین عوامل جلوگیری به موقع حل بحران گروگان گیری بود، ۲۳ سال بعد از امضای قراداد الجزایر، برای موجه جلوه دادن و تبرئه خود از جنایت و خسارت عظیمی که بر اثر امضای آن قرارداد به منظور قبضه کردن و به انحصار در آوردن قدرت، به کشور وارد ساخته اند، با یک زبان مزورانه اعتراف می کند که اولا با همآهنگی دادستانی انقلاب و دانشجویان آقای امیرانتظام به ایران فراخوانده شد و روانه زندان گردید و ثانیاً اسناد منتشره نشان دهنده جاسوسی امیرانتظام نبوده است: «در این مورد بخصوص، نظر برخی از ما این بود که اسناد فاش شده تا آن زمان، نشان دهنده جاسوسی امیرانتظام نبود و در این زمینه حرفهای آقای بازرگان که ایشان را جاسوس نمی دانست، تأیید می کردیم. البته نمی خواستیم بگوئیم که دانشجویان دروغ می گویند، بلکه معتقد بودیم اسنادی که آنها افشا کرده اند، نشان دهنده جاسوسی نیست» (۴۵)این یعنی چی؟شما و قوه قضائیه تحت رهبری و قاضی القاضاتی آقای بهشتی، بر اساس همین اسناد منتشره دادگاه انقلاب در زمان حاکمیت حزب جمهوری بر آن به آقای امیر انتظام حکم زندانی ابد غیر قابل تغییر داده اید؟ این که شما نمی خواستید بگوئید که دانشجویان دروغ می گویند، خود نمی گوئید که ایشان جاسوس بوده است؟ آیا این که امروز آقای رفسنجانی حتی ۲۳ سال بعد از حادثه هنوزیکی به نعل ویکی به میخ میزند و حاضر نمیشود شفاف حرف بزند جز برای تبرئه خود و حفظ کسانی است که وسیله آقای خمینی و حزب جمهوری اسلامی آلت دست قرار گرفته بودند، نیست ؟ ظاهراً چنان می نمود که برای اجرای چهار شرط آقای خمینی، آقای خمینی صادق طباطبائی را مامور مذاکره با آمریکایها کرده است. نظر به اینکه حزب جمهوری اسلامی اکثریت مجلس را در اختیار خود داشت و آقای خمینی هم حامی و پشتیبان آنها و رابطه بنی صدر با حزب جمهوری هم تیره بود، و حزب، بنی صدر را به جد در مقابل قدرت طلبی خود می دید، آقای طباطبائی دور زده شد، و سعی شد که مسئله گروگانگیری و حل آن را خود در دست بگیرند و از آن به عنوان اهرم و آتویی بویژه علیه بنی صدر استفاده کنند.
آقای دکتر بهشتی قاضی القضات کشور(رئیس دیوان عالی کشور) و دبیر کل حزب جمهوری اسلامی که در ٢۴ اردیبهشت و ۵ شهریور۵٩، به ترتیب گفته بود«ما در نتیجه مجازاتهای اقتصادی با مشکلات روبرو خواهیم شد» (۴۶) و «با نگهداشتن گروگانها نفعی عایدمان نخواهد شد» (۴۷)بعد از این که برایشان مشخص شد که بنی صدر را نظیر آقای رجایی نمی شود به عاملشان و یا به ماشین امضاء تبدیل کرد، دکتر بهشتی از موضع قبلی خود عدول کرد و به دروغ متذکر شد که اشغال لانه جاسوسی از نظر اقتصادی هم به نفع ما بوده است: « اصولا ً در پرتو این اقدام حتی سودهای اقتصادی هم برده ایم .» (۴۸) و این تغییر موضع زمانی است که با دسته ریگان وارد معامله پنهانی شدند و در این عمل و این راه قدم به قدم آقای خمینی آنها را حمایت کرد، چون در حقیقت او بود که دنبال ولایت مطلقه بود، خود او از اول در این راه بود. آقای خمینی در تمامی دوران از هر اهرم و یا اتویی که در دست داشت و یا به دستش می افتاد، برای از بین بردن مخالفین خود و یا کسانی که برایش مسلم می شد در قبضه کردن قدرت با وی همراهی نمی کنند، از آن استفاده می کرد. خطراتی که آزاد نکردن گروگانها برای کشور ایجاد می کرد، بارها به آقای خمینی هشدارها داده می شد ولی گوشش بدهکار اینها نبود. اقای خمینی آدم نادانی نبود که بگوئیم از روی نادانی عمل می کرد، بلکه او هدفمند عمل می کرد.هشدارها:
آیت الله منتظری در مورد حل مسئله گروگان ها می گوید: « من یک ملاقاتی با امام داشتم زمانی که انتخابات آمریکا داشت نزدیک می شد، مدت زمان ریاست جمهوری کارتر رو به پایان می رسید و پیش بینی می شد که یک نفر از حزب جمهوری خواه آمریکا بر سر کار بیاید، من به امام گفتم یکی از عوامل پیروزی انقلاب ما این بود که یک فضای باز سیاسی – با فشار دموکرات ها بر نظام شاه – در ایران به وجود آمد و کارتر در به وجود آمدن این فضا خیلی نقش داشت من نمی خواهم بگویم کارتر آدم خوبی است … بالاخره همین ایجاد زمینه باعث شد که نیروها بتوانند فعالیت کنند و حداقل انقلاب به سرعت و با خونریزی کمتر به پیروزی برسد، من به ایشان گفتم بالاخره ما یک روز باید قضیه گروگان ها را حل کنیم، اگر در زمان کارتر و با ابتکار خود ما حل بشود خیلی بهتر است. بالاخره دموکرات ها در آمریکا بهتر از جمهوری خواه ها هستند، جمهوری خواه ها بیشتر با اسرائیل نزدیکند و سرمایه دارهای یهودی بیشتر در آنها نفوذ دارند. امام گفتند «از این غیبها که شما می گویید ما خبر نداریم» گفتم : این یک مسئله واضحی است. ما باید روی مسائل مختلف دنیا حساب کنیم و مطابق منافعمان حرکت کنیم … »(۴۹)
آقای صادق قطب زاده وزیر امورخارجه در تاریخ ۲۷ مرداد ۱۳۵۹ طی نامه ای مفصل به مجلس به آنها هشدار داده بود که «حزب جمهوری خواه برای موفقیت در مبارزه انتخاباتی دور آینده سخت می کوشد که حل مسئله گروگان ها به بعد از انتخابات آمریکا موکول شود.» و در چنین صورتی «ما در جهت خواست جمهوری خواهان عمل کرده ایم .» و «جالب این که می شنویم که بعضی ها میگویند بگذارید مسئله گروگان ها چند ماه دیگر حل شود و این همان نغمه ای است که جمهوری خواهان آمریکا را خوش آیند است.» وی یادآور می شود: «فراموش نکنیم که هدف اصلی ما تأمین منافع اساسی ما است و برای حل مسئله گروگان ها اگر به دنبال موقعیتی مناسب هستیم این موقعیت فقط در یک ماه آینده وجود دارد»(۵۰)
مدتی قبل از شروع جنگ هم آقای صادق قطب زاده وزیر امور خارجه طی نامه ای به آقای خمینی اطلاع داد که براساس اطلاعات واصله از چند منبع، چنانچه بحران گروگان گیری حل نشود، کشور با یکی از همسایگانش درگیر جنگی فرساینده و خانمانسوزی خواهد شد که عواقب وخیمی برای کشور در بر خواهد داشت. عراق زمانی به ایران حمله کرد که تمام شرایط جهانی علیه ایران آماده بود. در بین تمام کشورهای روی زمین تنها کشور آلبانی در سازمان ملل از عمل گروگان گیری ایران حمایت کرد. در رابطه با گروگان گیری کارکنان سفارت و اشغال سفارت آقای رفسنجانی نیز اذعان دارد که «نگهداری اینها اشغال سفارت آمریکا که در حقیقت خاکش بوده.» (۵۱)یک اجماع جهانی علیه ایران بوجود آورد. در یک چنین شرایطی لازم نبود که آمریکا خود طراح جنگ باشد، کافی بود که چراغ سبز به عراق داده شود و روسیه شوروی نیز جبهه مخالف نگیرد و این هر دو با بحران گروگان گیری حاصل شد و باعث خوشحالی صدام در حمله به ایران گردید.
در هر حال آقای خمینی با وجود هشدارهای مکرر رئیس جمهور، آقایان منتظری، مهندس بازرگان، قطب زاده، مهندس سحابی، دکتر سحابی و دیگران حاضر نشد که مسئله به موقع و به نفع ایران حل شود، خود این به تنهایی آشکار می کند که دست خمینی هم از ابتدا تا انتها در جریان بود.
نقش تعیین کننده آزادشدن ویا نشدن گروگانها:
در دوران تبلیغات انتخاباتی ریاست جمهوری آمریکا ریگان در سخنرانی های انتخاباتی خود مرتب و بطورمدام کارتر را مورد حمله قرار می داد و «پیوسته کارتر را به خاطر سیاست غلطی که داشته مسئول گروگان گیری معرفی کرده است.» می کرد. (۵۲) وچون مشخص شده بود که آزاد شدن و یا نشدن گروگانهای آمریکا نقش تعیین کنند بر انتخابات ریاست جمهوری آمریکا خواهد داشت به همین علت کارتر بارها اعلام کره بود که چهار شرط آیران را برای آزادی گروگانها می پذیرد.
آقای رجایی به هنگام بازگشت از نیویورک در مصاحبه اش عنوان کرده که: «معتقد است که آمریکا چهار شرط آیت الله خمینی را برای آزادی گروگان های آمریکایی می پذیرد، اما در مورد سرنوشت آنها مجلس باید تصمیم گیری کند.» (۵۳) ناظران بر انتخابات و سیاسیون هم می گفتند آزادی گروگان ها کارتر را در انتخابات پیروز می گرداند. «واشنگتن – رویتر- درحالی که کاخ سفید و دیگر مقامات رسمی آمریکا امید به آزادی گروگان ها دارند و مجلس اسلامی قرار است روز یکشنبه (فردا) شرایط آزادی گروگان ها را مورد بررسی قرار دهد منابع سیاسی اظهار می دارند آزادی گروگان ها عامل مهمی در انتخابات آمریکا محسوب می شود و باعث پیروزی کارتر که هم اکنون در مبارزات انتخاباتی عقب تر است می شود.»(۵۴) «جیمی کارتر در مباحثه تلویزیونی که سه شنبه (۶ آبان ۵۹ ) با رقیب انتخاباتی خود داشت گفت به محض آزادی گروگان ها، آمریکا لوازم نظامی که ایران قبلا ً سفارش داده بود به این کشور ارسال می دارد.»(۵۵)کارتر قبلا ً نیز در تاریخ ۳۰ مهر ماه ۵۹ گفته بود: «اگر گروگان ها آزاد شوند وسایل نظامی را که ایران قبلا ً خریداری کرده بود به آنها تحویل می دهم .» (۵۶) نه تنها اینان با آزاد نکردن گروگان ها مانع ارسال لوازم نظامی که در زمان جنگ تحمیلی برای کشور ضروری تر از نان شب بود شدند، بلکه یک فرصت تاریخی و طلایی که در جهت منافع ایران پیش آمده بود را نیز از دست دادند و اینها همه با حمایت و چراغ سبز آقای خمینی انجام گرفت. و آیا این به تنهایی خیانت به کشور نیست ؟
در تاریخ سوم آبان خبرگزاری ها و کارشناسان مسائل سیاسی آمریکا و سازمان های سنجش افکار همه براین نظر بودند که در صورت آزادی گروگان ها قبل از انتخابات ریاست جمهوری، انتخاب مجدد کارتر تضمین است. اما نظر به این که کارتر از آزادی فوری گروگان ها مطمئن نیست، وعده زیادی به مردم نمی دهد، زیرا در صورت عدم آزادی آنها، بدبینی مردم نسبت به وی افزوده می گردد. (۵۷)بنا به گزارش یونایتد پرس از نیویورک به نقل از آخرین شماره مجله «نیوزویک» جیمی کارتر طی ارسال پیام خصوصی به ایران، چهار شرط آیت الله خمینی را برای آزادی گروگان ها پذیرفته است» این هفته نامه به نقل از منابع اروپایی که متن پیام را خوانده اند، نوشت «کارتر همچنین در قبال آزادی گروگان ها پیشنهاداتی به ایران کرده است. از جمله لغو تحریم اقتصادی و فروش لوازم نظامی و صنعتی، تجدید روابط سیاسی بین واشنگتن و تهران، حمایت آمریکا از تشکیل کمیته ای برای بررسی اتهامات ایران علیه آمریکا، گفته می شود مقامات ایرانی هنوز جوابی به این پیشنهادات نداده اند.»(۵۸)
به هر حال، بعد از اعلام چهار شرط آقای خمینی و در پیش بودن انتخابات ریاست جمهوری آمریکا در تاریخ ۳۰ مهر ماه ۱۳۵۹، کارتر رئیس جمهور آمریکا حاضر به پذیرش چهار شرط تعیین شده آقای خمینی گردید. نظر به اینکه ماهیت کارتر و ریگان بر همگان معلوم و مشخص بود، فیدل کاسترو، ریئس جمهور کوبا با وجودی که آمریکا چندین بار در کوبا دست به کودتا زده و علاوه بر محاصره اقتصادی به طور مدام در مرزهایش آشوب و بلوا به راه انداخته بود، معهذا به دلیل متفاوت بودن ماهیت ریگان و کارتر، سی و سه نفر آمریکایی را که در کوبا به جرم هواپیما ربایی، قاچاق مواد مخدر، نقض مقررات مهاجرت در این کشور زندانی بودند، به عنوان نشانه ای از حمایت کشورش از انتخاب مجدد کارتر در انتخابات ریاست جمهوری آمریکا آزاد کرد.(۵۹)
محمد جعفری ۲۳/ مهر ۱۴۰۳
mbarzavand@yahoo.comنمایه و یادداشت:
۳۸- متن حکم آقای قطب زاده بدین شرح است:
بسم الله الرحمان الرحیم
«جناب آقای قطب زاده وزیر امور خارجه ایران! لازم است هرچه زودتر یک هیئت بین المللی بررسی با مشورت شورای انقلاب تشکیل دهید تا سیاست تجاوزکارانه دولت آمریکا را خصوصا ً درطول حکومت شاه مخلوع وخائن مورد بررسی قرار داده و در معرض افکار جهانیان قرار دهید تا سازمانهای بین المللی که زیر نفوذ آمریکا ایران را به اصطلاح محکوم کرده اند، از جنایات دولت آمریکا نسبت به مردم محروم ما آگاهی بیشتری پیدا کنند.همچنین برای مقابله با تبلیغات سوء و تجاوزکارانه آمریکا در مورد گروگانها در لانه جاسوسی آنها میتوانند یک هیئت مستقل بین المللی دعوت نمایند تا از آنان دیدار کنند. والسلام روح الله الموسوی الخمینی»
۳۹-اطلاعات، یکشنبه ۵ اسفند ۵۸، شماره١۶٠٨٢،ص٣ و صحیفه نور ج ۱۱، ص ۲۸۰؛ قسمتی از آن چنین است: «اکنون که کمیسیون بررسی و تحقیق در مداخلات گذشته آمریکا در امور داخلی ایران از طریق رژیم شاه سفاک توسط جناب آقای رئیس جمهوری و شورای انقلاب اسلامی ایران تحقق می پذیرد جنایات آنان به اثبات خواهد رسید…. از آنجائی که در آینده نزدیک نمایندگان مردم در مجلس شورای اسلامی اجتماع می نمایند با نمایندگان مردم است تا نسبت به آزای گروگانها و امتیازاتی که در قبال آن باید بگیرند تصمیم گیرند..»
۴۰- انقلاب اسلامی، یکشنبه ٩ شهریور ۵۹، شماره ٣۴١، ص٢و۵۱ متن نامه را در آنجا مطالعه کنید. رو نوشت نامه فوق برای روزنامه های انقلاب اسلامی، کیهان و اطلاعات ارسال گردیده بود.
۴۱-اطلاعات، یکشنبه ۵ اسفند ۵۸، شماره ۱۶۰۸۲، ص اول و سوم، پیام امام در مورد گروگان ها
۴۲-کیهان ۲۲ شهریور ۵۹، شماره ۱۱۰۹۰ قسمت آخر از پیام آقای خمینی به زائران بیت الحرام و انقلاب اسلامی، شماره ۳۵۱ ، ص ۱۱، مورخ ۲۲ شهریور ۵۹ ؛ چهار شرط عبارتند از: ۱- باز پس دادن اموال شاه و خانواده اش
۲- لغو تمام ادعاهای آمریکا علیه ایران
۳- تضمین آمریکا به عدم مداخله سیاسی و نظامی در ایران
۴- آزاد گذاشتن تمام اموال (سرمایه های ) ایران
۴۳- گروگانگیری فصل ششم ص ۲۱۳-۲۱۲ ؛ کتاب سیر تحول سیاست آمریکا در ایران کتاب دوم اکتبر سورگریز قسمت اول گروگانگیری که چکیده کتاب «طراحان یک ماجرا nterlock» از: مارک هولبرت، نیویورک ۱۹۸۲؛ ص ۸۱-۷۸.
۴۴- سقوط دولت بازرگان به کوشش غلامعلی صفایان، مهندس فرامرز معتمد دزفولی، چاپ دوم ۱۳۸۳، ص ۳۲۹-۳۳۰ به نقل از اقای دکتر یزدی؛ انقلاب اسلامی شماره
۴۵-پیروزی و انقلاب، هاشمی رفسنجانی، انتشار ۱۳۸۳، ص ۳۹۹.
۴۶-کیهان، شنبه ٢٧اردیبهشت ۵۹، شماره ١٠٩٩٨، ص ٩
۴۷-انقلاب اسلامی، پنجشنبه۶ شهریور ۵۹ شماره ٣٣٩.
۴۸- انقلاب اسلامی، پنجشنبه ٢٧ شهریور ۵۹، شماره ٣۵۶، ص ٣ مصاحبه
۴۹-خاطرات آیت الله منتظری، انتشارات انقلاب اسلامی، فوریه ۲۰۰۱، ص ۲۲۳
۵۰- نامه آقای قطب زاده که برای نمایندگان مجلس نوشته شده بود، به وسیله آقای هاشمی رفسنجانی سانسور و مانع قرائت آن در مجلس گردید و لذا آقای قطب زاده نامه را در ۱۸ شهریور در اختیار روزنامه قرار داد و ما نیز آن را در انقلاب اسلامی ۲۰ و ۲۲ شهریور۵۹ در شماره های ۳۵۰ و ۳۵۱ آن را برای اطلاع عموم منتشر کردیم .
۵۱- انقلاب اسلامی، سه شنبه ۱۵ فروردین ۶۰، شماره ۵۱۳، ص ۸، رئیس مجلس شورای اسلامی
۵۲- کیهان دوشنبه ۵ آبان ۵۹، شماره ۱۱۱۲۷، ص ۱۰
۵۳- کیهان ، پنجشنبه ۱ آبان ۵۹،شماره۱۱۱۲۴، ص ۱۴ ستون۵و۶
۵۴- کیهان شنبه سوم آبان ۵۹ ، شماره ۱۱۱۲۵، ص ۱۲
۵۵- کیهان، پنجشنبه ۸ آبان ۵۹، شماره۱۱۱۲۹، ص ۱۲؛سلاح ها و لوازم مذکور که ۴۰۰ ملیون دلار ارزش دارد که در رژیم شاه مخلوع خریداری شده بود. اما در ژانویه گذشته ارسال آن به ایران به دستور کارتر ممنوع شد.
۵۶- کیهان پنجشنبه ۱ آبان ۵۹ ، شماره ۱۱۱۲۴، ص ۱۴، انتقاد شدید ریگان از سیاست خارجی کارتر
۵۷- کیهان، دوشنبه۵ آبان ۵۹، شماره ۱۱۱۲۷، ص ۱۰
۵۸-کیهان، یکشنبه ۱۱ آبان ۵۹ ، شماره ۱۱۱۳۱، ص ۱۰۰
۵۹- کیهان یکشنبه ۴ آبان ۵۹، شماره ۱۱۱۲۶، ص ۱۰ کاسترو از حمایت مجدد کارتر حمایت می کند