توهین به مقدسات یا توهین به نیمی از ملت ایران؟ هشدار ایران در آستانه خطر حذفی عظیم
حکومت و دولتی نظامی- امنیتی برخاسته با کودتا، بیش از شش ماه است که به قلع و قمع تظاهرات بدون خشونت و مسالمت آمیز اقشار مختلف ملتی که به صحنه آمده وتنها خواهان آزادی و حقوق ذاتی و خدادی خویش شده را به تصور خفه کردن و مسلط شدن بر ملت به خاک و خون کشیده است. اما برنامه ریزان و سردمداران ولایت دیکتاتوری مطلقه فقیه که با کشتن و دسته دسته سرازیر زندانها کردن و به زعم خود اعتراف گرفتن طرفی برنبسته و نتوانسته اند که مردم را به خفقان و سکوت وادار نمایند، به جای اینکه از این مسئله تجربه بیاموزند و به ملت باز گردند وبه آزادی و حقوق ملت و داشتن اختیار حق سرنوشت خدادی آنها را به خودشان واگذار نمایند و به گردن بگذارند، به طرفند های پوسیده و نخ نما شده ای که حکایت از سرکوبی بزرگ و حذف بخشی از ملت را دارد، دست زده اند: لباس زن پوشیدن و توهین به مقدسات
۱- وقتی که کودتا گران، اولین بار در خرداد سال ۶۰ از طریق کودتا اولین رئیس جمهور منتخب آزادیخواه،استقلال طلب و آزاد منش ملت ایران را از صحنه حذف کردند، و او نیز که در معرض کشتن قرار داشت توانست از دست جلادان ولایت فقیه بگریزد، به دروغ و برای نشان دادن اینکه او ضعیفه و ناتوان است، اعلان کردند که با لباس زن فرار کرده است. نظر به اینکه در قاموس اینان زن همیشه موجودی ضعیف و آلت در دست مردان بوده است، لباس زن را که نیمی از بشریت است و بدون زن مردی وجود نخواهد داشت را به مانند دوران جاهلیت نماد تحقیر، خواری و عقب افتادگی تلقی کرده و می کنند. و به همین علت وقتی فرزند بروند ایران زمین آقای مجید توکلی در برابر سلطان جائر ایستاد و از حقوق خود و ملت دفاع کرد و به جهاد افضل که کلمه حقٍ عند سلطانٍ جائر، است دست زد، برای تحقیر و کوچک جلوه دادن عمل بزرگ وی گفتند که وی با لباس زنانه فرار کرده است. اما ملت آگاه و هوشیار ایران که از زن و مرد پیر و جوان خواهان آزادی و حقوق خویش هستند، همه در سایتهای اینترنتی دنیای خبر رسانی مجازی خود را ملبس به نمادهای مختلف پوشش بانوان کردند و یکصدا گفتند ما همه مجید توکلی هستیم. و با این عمل خویش نشان دادند که اولاً همه با هم هستند و ثانیاً نه تنها لباس بانوان بر خلاف دیکتاتوران ولایت مطلقه، نماد تحقیر و کوچکی نسیت بلکه نماد بزرگی و عزت و شرافت است و ثالثاً جامعه به آن حد از رشد و بلوغ خود رسیده که مرد و زن را یکسان و برابر می داند و لباس زن دیگر برایش نماد تحقیر و ضعف تلقی نمی شود و رابعاً نشان داد که این طرفند ها دیگر کارآئی و اثر خود ر ا از دست داده است.
کودتا گران که طعم کودتای اول را چشیده و به ومذاقشان خوش آمده بود، بار دوم با طرح از پیش تهیه شده، ترتیب کودتای سقیفه را دادند که بنا بر طبیعت نظام و قانون اساسی ملهم از آن ولایت از آنِ فقیه مسلم و اعلم است و تنها بر قامت آیت آلله منتظری می آمد و قبلاً هم او به قائم مقام رهبری تعیین شده بود، حذف و آقای خامنه ای کسی را که نه تنها در عِداد مراجع بنود و سلسله مراتب روحانیت و دروس خارج را طی نکرده بود، بر خود و ملت ایران تحمیل کردند. و این بار همین آقای خامنه ای در صد د نه تنها حذف کسانی است که پلکان صعودش را به رأس قدرت ولایت مطلقه فقیه با کودتای سقیفه مانند تدارک دیدند، بلکه با تکیه به نیروی نظامی – امنیتی و دولت نظامی – امنیتی خود، در صدد حذف فیزیکی و غیر فیزیکی کسانی را که دم برآورند و خواهان حقوق و آزادی خویش باشند، می باشد. همچنانکه در مورد پوشیدن لباس زن مشاهده شد، هیچکدام از طرفندهائی که آقای خامنه ای و اعوان و انصار مختلف نیروهای نظامی- امنیتی، بسیجی و لباس شخصی ها برای خفه کردن ملت بکار می برده م و می برند در کشور ما و در طول سی سال حکومت ولایت فقیه بی سابقه نبوده و هر کدام مسبوق به سابقه ای کوچکتر و یا گسترده تر در گذشته بوده است. و همچنین است پاره کردن عکس آقای خمینی و توهین به مقدسات.
۲- توهین به مقدسات و پاره کردن .
حزب جمهوری اسلامی و روحانیت حاکم برای قبضه کردن قدرت و حذف آقای بنی صدر ریاست جمهوری و فرمانده کل قوا از صحنه سیاسی کشور که وی را مانع و سدی در برابر استقرار دیکتاتوری ولایت فقیه می دانستند، طرح و توطئه سازمان یافته ای را برای حذف وی سازمان دادند که با هوشیاری ملت و روحانیان آزادیخواه و بویژه آیت الله گلپایگانی در نطفه خفه شد. در هشتم آذر ۵۹، در مشهد،در حین سخنرانی آیتالله لاهوتی و آقای سلامتیان تعدادی اخلالگر اجیر شده بوسیله آقای غفوری فر استاندار خراسان عکسی از آیتالله منتظری را پاره کردند و سپاه و بعضی از ارگانهای تحت فرمان استاندار و احسینا! راه انداختند که به ولایت فقیه توهین شده است و اسلام از بین رفت. دنباله سناریو در اصفهان بدین ترتیب اجراء شد که این بار به عکس آقای خمینی در یک سخنرانی توهین و گوشه ای از آن پاره شده بود و تلویزیون از آن حرکت فیلمبرداری و در مرکز سیمای اصفهان به نمایش گذاشته شد. در پی آن در تهران و قم و اصفهان سر و صدا راه انداختند که به ساحت مقدس روحانیت و ولیفقیه توهین شده است که در پی آن آیتالله طاهری امام جمعه اصفهان طی اطلاعیهای در اعتراض به پاره کردن عکس آیتالله منتظری و اهانت به ولی فقیه در تاریخ ۲۴ آذر ۵۹، اصفهان را ترک کرد. متعاقب آن، نهادهای انقلابی و ائمه جمعه در روز ۲۷ آذر ۵۹ که روز شهادت دکتر مفتح، روز وحدت روحانی و دانشجو بود، به مناسبت تجدید عهد با رهبر و محکوم کردن اهانت به ولایت فقیه، اعلام راهپیمایی سراسری کردند.
در روز چهارشنبه ۲۶ آذر برای کامل کردن توطئه، آقای پرورش نایب رئیس مجلس که آن روز جلسه مجلس را اداره میکرد، اعلام کرد، «برای اینکه بار دیگر ملت ما همآهنگی خودش و اراده خودش را به جهانیان ثابت کند، روز پنچشنبه (۲۷ آذر. ن) راهپیمایی خواهد بود و بدین منظور مجلس نیز روز پنجشنبه تعطیل خواهد بود.»
طبق برنامه طرح ریزی شده، قرار بود که در قطعنامه پایان راهپیمایی از رهبر انقلاب آقای خمینی خواسته خواسته شود که آقای بنیصدر را از فرماندهی کل قوا برکنار کند و با برکناری وی از فرماندهی کل قوا زمینه حذف وی از ریاست جمهوری آماده شود.
متن قطعنامه راهپیمائی که در حزب جمهوری اسلامی تهیه شده بود که در تظاهرات سراسری کل کشور در پنجشنبه ۲۷/۹/۵۹ خوانده شود، در پایان قطعنامه از آقای خمینی درخواست شده است که بنیصدر را از فرماندهی کل قوا عزل کنند. ما و دفتر ریاست جمهوری که بموقع از آن مطلع شده و متن آن را بدست آورده بودیم، دست بکار شدیم و با مراجع و روحانیت مشهد، شیراز و قم تماس حاصل کردیم و خطر چنین عملی را برای کشور و خود روحانیت به آنها گوشزد کردیم نظر به اینکه هنوز روحانیت و مراجع تا به این حد اجیر و وابسته نشده بودند، فوراً مراجع اقدام کردند. در ملاقات با آیت الله گلپایگانی و مطلع شدن از متن قطعنامه و خطر دیکتاتوری که از ناحیه حزب جمهوری متوجه کشور شده بود، نامهای برای آقای خمینی فرستاد و از ایشان خواست که جلو این مسائل را بگیرند. نامهای محکم و مستدل که شفاهی برای ما خوانده شد مضمون آن را بقرار زیر است:
حضرت آیتالله خمینی دامه توفیقاته وقتی کشور با جنگ خارجی روبروست و ریاست جمهوری آقای بنیصدر ارتش را بازسازی کرده و تهاجم نیروهای اشغالگر را متوقف و بخشی از اراضی اشغالی را پس گرفته و به خوبی جبهههای جنگ را هدایت کرده است. تضعیف ایشان، تضعیف اسلام و جمهوری اسلامی است و اگر شما اجازه بدهید اولین رئیسجمهور بدست عده قلیلی که درصدد، تضعیف و برکناری ایشان هستند در کار خود موفق بشوند، دیگر چه کسی حاضر به پذیرش مسئولیت است من مصراً از شما میخواهم که خود جلو این اعمال را بگیرید که در غیر اینصورت من مسئول هستم که خودم نظر شرع را اعلام کنم.
هدف اصلی راهپیمائی که در چند روز گذشته، بطرق مختلف در جراید کشور و سایر منابع و رسانهها منعکس گردیده بود و آقای خمینی که از تمامی آنها مطلع بود با مواجه شدن با مخالفت عمومی تمامی مراجع تقلید و سایر روحانیون و اشخاص غیر وابسته و آزاد، احساس خطر کرده و در آن شرایط انجام راهپیمائی را به صلاح ندیده بود، از جانب ایشان دفترشان طی اطلاعیهای در تاریخ ۲۶/۹/۵۹، راهپیمایی را لغو کرد. بخشی از متن اطلاعیه به قرار زیر است: ” …با توجه به اینکه بارها اعلام کردهاند که اگر به من و یا عکس من اهانت شد، مردم عکسالعملی نشان ندهند، بدین وسیله از عموم آنان تقاضا میشود از راهپیمایی که قرار است باین عنوان انجام شود صرفنظر نمایند و… اگر کسی به من توهین کرد و یا به قصد توهین عکس مرا و یا دیگران را پاره کردند، کسی حق ندارد عکس العمل نشان بدهد” و بدینوسله در آن روز غائله طراحی شده از پیش در هم شکسته شد. اما روش استفاده از توهین به مقدسات همچنان بر جا ماندو امروز بعد از گذشت ۲۸ سال از آن واقعه آقای خامنه ای که تمام پلهای پشت سر خود را خراب کرده و در طول شش ماه گذشته به عیان دیده است که نه مشروعیت مردمی، نه مشروعیت دینی و نه مشروعیت جهانی و نه مشروعیت رهبری که به هر حال آقای خمینی از آن برخوردار بود، ندارد و همه چیز را در سایه دیکتاتوری حکومتی نظامی- امنیتی از دست داده است ، دست به طرفند های گوناگون زده است.
با توجه به سخنان آقای خامنه ای، فرماندهان سپاه و بسیح، وزیر اطلاعات، امام جمعه موقت تهران و مشهد و، نمایندگان دست نشانده و جیره خوار مجلس و… هدف از این طرفند از پیش طراحی شده :
– دست به کشتار و حذف فیزیکی و غیر فیزیکی زدن.
– بختک ترس را بر کل جامعه پوشاندن که به خاطر ترس از حرکت و دادخواهی باز ایستند.
– و چون ماه محرم در پیش است مردم جرئت احقاق حقوق حقه خود را در مراسم محرم و عزای حسینی به خود راه ندهند.
– و…. است.
ملت ایران به هوش باشید، رژیمی که تمامی مشروعیتهای خود را از دست داده و تنها به سرنیزه و قدرت نظامی – امنیتی متکی است، نمی تواند ماندگار باشد. بدانید این رژیم نفسهای آخر را می کشد. اگر به حرکت و جنبش عمومی ادامه دادید، پیروزی از آن شما ملت ایران است و اگر کوتاه آمدید و از ترس خانه نشین شدید، زمانی نه چندان دور، این رژیم دمار از روز گار همۀ شما و کشور در خواهد آورد و دور تر، قطعاً بهای سنگین تری کشور و شما پرداخت خواهید کرد.
محمد جعفری
بسمالله الرحمن الرحیم
«پیرو اطلاعیههای متعدد و بسیاری که از طرف حضرات آقایان حجج اسلام و علمای اعلام شهرستانها دامت برکاتهم و نمایندگان محترم مجلس شورای اسلامی و انجمنها، گروهها و شخصیتهای محترم دیگری که در مورد راهپیمایی روز پنجشنبه دهم ماه صفر برابر ۲۷/۹/۵۹ اعلام شده بود حضرت امام خمینی مد ظله العالی ضمن تشکر و سپاسگزاری صمیمانه از احساسات و عواطف همگی آنان فرمودند با توجه به حساسیت زمان و مقطع فعلی که ما گرفتار مسأله جنگ با دشمن اسلام هستیم و باید به مسائل و مشکلات مملکتی بپردازیم و با توجه به اینکه بارها اعلام کردهاند که اگر به من و یا عکس من اهانت شد مردم عکسالعملی نشان ندهند، بدین وسیله از عموم آنان تقاضا میشود از راهپیمایی که قرار است باین عنوان انجام شود صرفنظر نمایند و به کارهای مهم و رفع مشکلات دیگری که دارند بپردازند و حتیالامکان مردم را به آرامش و نظم دعوت کنند ضمناً فرمودند: از جناب حجتالاسلام آقای حاج سیدجلالالدین طاهری دامت افاضاته تقاضا میکنم، تا به درخواست اهالی محترم اصفهان بدین شهر بازگشته و کماکان به اقامه نماز جمعه و ارشاد مردم ادامه دهند و ارگانهای انقلابی هم که اعلام تعطیل نمودهاند به کارهای عادی خود مشغول گردند. از خدای تعالی توفیق همگان و پیروزی کامل مسلمانان را بر دشمنان اسلام مسئلت مینمائیم. بتاریخ ۹ صفر ۱۴۰۱ برابر با ۲۶/۹/۵۹ دفتر امام خمینی»۷۱