مقایسه دو دیدگاه مختلف در نفی ولایت فقیه
مهر ۸, ۱۳۸۸ولایت فقیه چگونه صیغه ای است؟
مهر ۸, ۱۳۸۸ملت ایران سه ماه متوالی در حال خیزش و مقاومت و ایستادگی در برابر رژیم دیکتاتوری ولایت فقیه است. در این مدت عدۀ زیادی به زندانها گسیل داده شده اند وچنان روش رزیلانه با آنها به کار برده شده که بسیاری از آنها، برای رهائی از دست رزالت های آنان اعلان توبه و خطا کرده اند. بنا به روایت نمایندگان موسوی ۷۰ نفر و بنا به اطلاعات غیر رسمی بیش از یکصد نفر شهید شده اند. کشتارها، تجاوز جنسی به پسران و دختران و شکنجه های طاقت فرسا که جامعۀ جهانی در لحظه های وقوع جرم و جنایت نظیر قتل ندا آقا سلطان و… شاهد آن بود، کمتر نهضتی در زمانی کوتاه و با این وسعت در رابطۀ با تظاهرات مسالمت آمیز و عاری از خشونت، به خود دیده است.
ملت ایران از بابت تظاهرات مسالمت آمیز سه ماهۀ گذشتۀ و مقاومت و ایستادگی خود برای احقاق حق رأی خویش، بهای سنگینی را تا به حال پرداخته و به جهانیان ثابت کرده که این رژیم مشروعیت مردمی و دینی ندارد و بویژه دولت برخاسته از کودتای انتخاباتی و رئیس دولت آقای احمدی نژاد، رئیس جمهور و رئیس دولت، ملت ایران نیست.
در چنین اوضاع و احوالی اعلان مسئله هسته ای در نزدیکی قم و تهدید دولتی که همۀ جهانیان می دانند که از طرف ملت ایران نمایندگی ندارد و با یک کودتای انتخاباتی بر ملت و کشور ایران تحمیل شده است، پی آمده های بسیار ناگواری را برای ملت ایران در بر خواهد داشت. و به گمان من دولتهای غربی که خود را رهبر ملتهای دنیا می دانند، آگاهانه دست به چنین توطئه ای خطرناک برای کشور و ملت ایران زده اند، زیرا:
الف- پدر بمب هسته ای پاکستان آقای عبد القادرخان در مصاحبۀ خود با بی بی سی به صراحت اعلان کردکه ما تمام دستگاه های و وسایل مورد نیاز خود را از همین کشورهای غربی تهیه کرده ایم و سازمانهای «سیا» و «ایتلیجنت سرویس» هم در جریان بوده اند و در جائی هم که به وسیله و یا ماده ای نیاز جدی داشته ایم، بعضاً مانع از تهیه آن شده اند و این او بود که برای اولین بار فاش کرد که لیبی وایران از امکانات او بهره گرفته اند.
ب- بنا به گفتۀ خود غربی ها دولت کودتا هم قبل از اینکه غربی ها آنرا اعلان کنند ، وجود چنین مرکزی را به آنها اطلاع داده بوده است.
ج- مسئولین درجه اول دولت های آمریکا و انگلیس نیز اعلان کردند که ما بوسیلۀ سازمانهای اطلاعاتی خود از وجود چنین مرکزی از قبل مطلع بوده ایم.
با توجه به همین چند نکتۀ مختصر آیا نباید ملت ایران و جهان از خود بپرسند با وجود چنین اطلاعاتی چرا در این موقعیت حساس که دولتهای غربی قصد مذاکره در مورد وضعیت هسته ای ایران را با چنین دولت نا مشروعی دارند، دست به چنین تبلیغاتی زده اند؟
به نظر من مسئله روشن است، دولتهای غربی به دنبال حکومتی ملی، برخاسته از ارادۀ ملت ایران و دموکراسی نه تنها در ایران بلکه در خاورمیانه نیستند، که اگر چنین بود، در حالتی که ملت ایران برای احقاق حقوق حقه و آزادی خویش، به پا خاسته، با دولت نا مشروعی که باعث این همه کشتار و شکنجه و زندان و به هدر رفتن جان و مال ملت ایران شده است، به جای فراهم کردن شرایط مذاکره با دولتی غیر مشروع ، متفقاً به حمایت از حق حاکمیت ملت ایران بر می خاستند و پس از حاکمیت ملت ایران، با دولتی که نماینده حقه ملت ایران است به گفتگو و مذاکره می نشستند.
نمیدانم تا به کی بخشی از روشنفکران ما به دنبال این هستتند که غرب برای ما دموکراسی و آزادی به ارمغان بیاورد. اینها به دنبال حق حاکمیت ملت ایران و ملتهای خاور میانه نیستند بلکه به دنبال دولتهای ضعیفی هستند که بتوانند خواسته های خود را به آنها تحمیل کنند. آیا برای رسیدن آن ها به خواستۀ خود دولتی بهتر از دولت ضعیفی که برخاسته از ارادۀ ملت نیست و غیر مشروع است می تواند باشد؟ زیرا خود میدانند که از طریق مذاکره نمودن با چنین دولت غیر مشروعی، بهتر و آسان تر به خواستۀ خود می رسند و بی جهت نیست که بارک او باما به نمایندگی از سایر کشورهای غربی دولت ضعیف و غیر مشروع ایران را تهدید کرد که باید تا اول اکتبرکه مذاکرات شروع می شود، تکلیف خودش را روشن کند.
رئیس جمهور آمریکا و سایر رهبران کشورهای غربی نباید از خود بپرسند که اگر بواقع مخالف زرادخانۀ هسته ای در خاورمیانه هستند، و می دانند که داشتن بمب هسته ای امنیت و تمامیت ارضی آن ها را تضمین نمی کند، پس چرا در برابر اسرائیل خاموشند. اگر فرض را بر این بگذاریم که دولتهای غربی نظیر آمریکا، انگلیس، فرانسه و روسیه نظر به اینکه در گذشته و در دوران جنگ سرد اینگونه سلاح های کشتار جمعی را داشته اند و همۀ دنیا نیز می دانسته اند که آن ها چنین سلاح هائی دارند، حق آنها است که حالا هم داشته باشند، گرچه این منطق، چندان منطق صحیح و حقی نیست ولی جهان آن را پذیرفته است. اما چرا اسرائیل باید چنین سلاح هائی داشته باشد و همه باید در برابرش خاموش باشند؟
دولت اسرائیل که دولتی نظامی- امنیتی است تا به حال زیر بار هیچکدام از قطعنامه های سازمان ملل و قراردادهای سازمان انرژی هسته ای نرفته است! چرا اسرائیل باید زرادخانۀ هسته ای داشته باشد و دولتهای غربی هم از بابت داشتن چنین زرادخانه ای سکوت پیشه کنند؟
اینجانب به ملت ایران و جهان هشدار می دهم که هدف اصلی یک چنین جار و جنجال و مذاکره با دولتی غیر مشروع و غیر مردمی سبب به فراموشی سپردن نهضت ملت ایران در اعادۀ حقوق خویش است. و مذاکره دولتهای غربی با چنین دولتی غیر مشروع و غیر مردمی، بیانگر تبعاتی روشن برای کشور و ملت ایران است که بایستی بدان توجه شود:
۱- مذاکره با دولتی برخاسته از کودتا، به معنای تأیید و به رسمیت شناختن دولت کنونی به عنوان دولت ملت ایران است.
۲- این عمل به نوعی موجب به بوتۀ فراموشی سپردن و نادیده گرفته شدن مبارزات ملت ایران بویژه در سه ماهۀ اخیر با آن خسارت عظیم است.
۳- به دولت ایران امکان داده می شود که به عنوان یک دولت مشروع و مردمی در داخل و خارج به قلع و قمع هر چه بیشترمردم بپردازد و کسانی را که در زندان ها هستند و کسانی که هنوز دستگیر نشده اند را بدون واهمه و ترس تحت فشار بیشتر قرارداده و یا دستگیر کند.
۴- مذاکره با چنین دولتی، مسئلۀ اصلی ملت که کسب آزادی و حقوق خویش است را مهار کرده و به جای آن در داخل کشور مسئلۀ اتمی و داشتن و نداشتن حقوق ملی هسته ای، به مسئلۀ اصلی ای تبدیل می کند و در لوای آن هر مخالفی را به عنوان مخالف خواستۀ ملت ایران تیغ آجین می کند.
۵- مذاکره با چنین دولتی که خود مدعی است که ۸۵ % ملت در ایران در انتخابات شرکت کرده و بیش از ۶۵ % به وی رای داده اند، خود قبول کودتا و مشروعیت بخشی به آن دولت و باز گذاشتن دست وی در داخل کشور به هر جرم و جنایتی می تواند باشد ویا تلقی شود.
۶- و عنقریب با چنین وضعیتی به سراغ رهبران جنبش کنونی و دیگرانی که قصد حذف آن ها را از قبل داشته اند و ترس از مردم مانع از انجامش شده است، می روند و آن ها را هم به خیل سپاه زندانیان می افزایند.
جار و جنجال اخیر و مذاکره هسته ای غربی ها با دولت، هم غربی ها و هم دولت ایران می دانند که به دولت برخاسته از کودتا مشروعیت و حقانیت می بخشند و در عوض از دولت کودتا نیز انتظار دارند که به خواسته های آنان جامۀ عمل بپوشاند و دولت هم که در حاتم بخشی چه به روسها و چه دیگران در جائی که به کرسی ریاستش خللی وارد نیاید و مورد پذیرش واقع شود، دریغ نخواهد ورزید. و اینجا است که ملت ایران و جهان باید در برابر خطری که آزادی و حقوق ملت ایران را تهدید می کند و دولت غیر مشروع کودتاچی را بعنوان دولتی مشروع و برخاسته از ارادۀ ملی برای ملت ایران تثبیت می کند، بایستی آگاه، حساس و هوشیار باشند. والسلام
۲۸/۰۹/۲۰۰۹
محمد جعفری