نامه سرگشاده به همۀ جوانان و دست اندرکاران این نهضت و بویژه آقایان میر حسین موسوی، مهدی کروبی، و علیرضا بهشتی
این نوشته نظربر گذشته و آنچه در طول سی سال از جنایات و ظلم و ستم و استبداد که بر کشور گذشته است ندارد همچنانکه در پی انتقام جوئی و ترویج خشونت و کینه ورزی نیست، بلکه بر این اعتقاد است که سلسلۀ خشونت و انتقامجوئی با جایگزینی عدم خشونت و راستی، بایستی در کشور قطع شود و خوشبختانه در نهضت اخیر نشان داده شد که ملت ایران در پی انتقام جوئی و خشونت نیست، بلکه با توجه به آنچه قریب به چهار ماه گذشته، در کشور ما در رابطه با نهضت اخیر واقع شده است، در پی بدست آوردن آزادی، استقلال و حقوق و از جمله حق تعیین سر نوشت خویش است و بنابراین نظر بر آینده دارد.
اما اندیشمندان و زعمای قوم میدانند که هیچ آینده ای بدون توجه به گذشته متصور نیست. از گذشته بایستی تجربه آموخت و تجربۀ آموخته شده را برای ساختن آینده ای بهتر بکار برد. بنابراین در این رابطه سخنم به همۀ جوانان و دست اندرکاران این نهضت و بویژه آقایان میر حسین موسوی، مهدی کروبی، علیرضا بهشتی است و سخن اصلی یادآوری این نکتۀ تجربه شده است که با انتشار به موقع اسناد، مدارک، و اطلاعات جنایات واقع شده در طول نهضت چند ماهۀ اخیر، صاحبان آن اطلاعات را از برخورد جدی رژیم با خود مصون نگه میدارد. و با وجود اینکه بزرگان گفته اند: «من جرب المجرب حلت به الندامه» که آزموده را آزمودن خطا است. علیرغم این امر تجربه شده باز هم آقایان موسوی و مهدی کروبی و بهشتی و دیگران که خود بهتر از همه، از دستگاه قضائی کشور آگاهی دارند، باز هم با اعلان بخشی از اطلاعات و داده های خود به این امید که کمیتۀ حقیقت یاب و یا دستگاه قضائی به این مسائل رسیدگی کرده و حق را به حقدار برساند، عرضه داشتند و از مجلس شورا، رئیس مجلس خبرگان رهبری، دستگاه رهبری و قوۀ قضائیه خواستند که به این امر رسیدگی کنند و به محض اینکه آقای کروبی و آقای دکتر علیرضا بهشتی اعلان کردند که اسناد و مدارک و شواهد بسیاری از جنایات واقع شده و کشته ها و تجاوزهای جنسی دارند، بلافاصله به جای رسیدگی، به دفتر آقای کروبی و حزب اعتماد ملی و روزنامه اعتماد ملی جهت بدست آوردن آن اسناد و مدارک ریختند و سپیس آن را لاک و مهر کرده و هرچه آنجا بوده است را با خود بردند و علاوه بر این باز به منظور دستیابی به اسناد و مدارک به مرکز ستاد انتخاباتی آقای میر حسین موسوی ریخته و مدارک آنجا را با خود برده وسپس آنجا را نیز لاک و مهر کردند، و شبانه به منزل دکتر علیرضا بهشتی ریخته تا شاید اسناد جنایات را بدست آورده و مانع انتشار آن شوند. به این هم اکتفا نکرده خود ایشان را به زندان گسیل داشتند تا شاید در آنجا و با آن شگردهائی که فقط از مأمورین اطلاعاتی- امنیتی جمهوری اسلامی بر می آید، ایشان را از ادامۀ کار باز دارند و اگر احیاناً تیغشان برید، او را وادار به توبه و یا به پابوس رهبر بکشانند.
اما امروز و با فعل و انفعالاتی که در نیروهای بسیج و سپاه پاسداران و سایر ارگانهای امنیتی و قضائی رخ داده وهمۀ دست اندرکاران جنایت ترفیع مقام پیدا کرده و اعتراف به اینکه: از بعد از انتخابات، تهران و امنیت آن در اختیار سپاه و بسیج بوده است (فرمانده سپاه) و بنا براین اعتراف که جنایات و کشت و کشتار و تجاوزات و شکنجه ها مستقیم بدست سپاه و بسیج بوده است. انتصاب محمد رضا نقدی که در جریان شکنجۀ شهرداران تهران به ۸ ماه زندان محکوم شد و معلوم هم نشد که این حکم چگونه اجراء شد، اکنون به فرماندهی بسیج منصوب شده است و طائب فرمانده بسیج ویکی از عوامل جنایات اخیر، به معاونت اطلاعات سپاه نائل آمده است. آقای هاشمی رفسنجانی هم گفت:” حضرت آیت الله خامنه ای در رهبری بدیلی ندارد و بهترین فرد برای ولایت فقیه ایشان هستند.” لاریجانی هم به صراحت اعلام کرد که “من با کسانیکه شعار دولت کودتا سر دادند موافقم؛ اما آن کودتا شکست خورد و کودتا چیزی بود که موسوی انجام داد.” و تازه ترین شگرد، حکومت خود کامۀ ولایت فقیه، اعلام برائت جیره خواران استان فارس به نام به اصطلاح نخبگان و خواص استان فارس نسبت به مواضع حق طلبانۀ آیت الله دستغیب است که در این اعلام برائت به کسی که نه دروس و درجات مختلف حوزوی را نزد مراجع تلمذ کرده و نه در سلسلۀ مراجع بوده به یک شبه به آیت الله العظماعی که به معنای دقیق کلمه بزرگِ بزرگ استبدادگرایان و رهبر استبدادچه های پائین تر است، ارتقای مقام داده اند.
اکنون که بر کسی شک و شبهه ای بر جای نمانده که تمام کوششهای رهبری، مجلس شورای اسلامی، قوه قضائیه، قوه مجریه، شورای مصلحت نظام،مجلس خبرگان رهبری وسایر سازمانها بر روپوش گذاشتن به کودتای انتخاباتی و نه تنها به بوتۀ فراموشی سپردن جرم و جنایت واقع شده در نهضت اخیر است، بلکه به دنبال گوشمالی دادن کسانی هستند که چرا اینگونه مسائل را افشاء کرده و یا کسانی که خود مورد انواع ظلم و ستم و یا قتل واقع شده اند، چرا آن را بیان کرده و در پی احقاق حق خود بر آمده اند.
حال که همه چیز روشن شده که نه تنها رسیدگی در کار نیست بلکه منتظر خواباندن نهضت برخاسته و به دست آوردن فرصت هستند تا به حساب تک تک شما ها برسند و یقین بدانید که این رژیم از شما دست بردار نیست. تنها یک راه برای شما باقی مانده و آن اینکه:
اول و بدون فوت وقت اسناد و مدارک و شواهدی که در دست دارید – اعم از سی دی، گفته های شهود و سایر اسناد و مدارک جنایت از تقلب در انتخابات گرفته تا اسناد تجاوزهای جنسی و غیره – را به هر وسیلۀ ممکن، منتشر کنید و قطع بدانید که انتشار اسناد فاجعه و جنایات، آن ها را از برخورد جدی با شما مصون نگاه خواهد داشت و تازه اگر از روی جهالت، بعد از انتشار اسناد متعرض شما بشوند، حقانیت شما در داخل و در سطح جهان به ثبوت رسیده و همه یقین حاصل خواهند کرد که علت تعرض انتشار اسناد و مدارک است. و همین عمل شما را در مقابل تعارضات آن ها بیمه خواهد کرد. و شاید هم مجبور شوند که خود آن ها مراقب حفظ جان شما باشند، زیرا اگر حادثه ای برایتان رخ داد همۀ می دانند که علت چه بوده و مردم به حمایت شما بر خواهند خاست. و برایشان سنگین تمام خواهد شد. و اگر این کار را نکردید، دیر یا زود به هر نحوی که شده آنها مدارک و اسناد را از چنگ شما در خواهند آورد و یا برای دستیابی و رد یابی آنها، به سراغ تمامی کسانی که ظن ببرند و یا مشکوک شوند خواهند رفت و به حساب شما و آنها خواهند رسید.
دوم اینکه همچنان بر احقاق حقوق از دست رفتۀ خود و ملت پای بفشارید و از مردم نیز بخواهید تا برای آزادی و استیفای حقوق خویش و با به کارگیری روشهای عاری از خشونت از هر موقعیت و فرصتی که به دست می آید و یا به دست می آورند بهره جویید که قم فاستقم. به شما آقایان کروبی، موسوی و عیلرضا بهشتی خیرخواهانه و از باب “وذّکر فانّ الذکری تنفع المؤمنین”، می گویم که بدانید که یا با ایستادگی و مقاومت به آزادی و حقوق خویش خواهید رسید و یا اینکه در خفت و خواری نظیر زندگی در رژیم امویان همچنانکه گفته شده، صلح امام حسن(ع) را بپذیرید، ودر آن صورت به زندگی نکبت بار ادامه خواهید داد که تازه این هم بعید به نظر می رسد. برای اینکه امروز روشن شده است که علم کردن مسئلۀ انرژی اتمی و این همه از کیسۀ این ملت بیچاره بی حاصل مایه گذاشتن و به این و آن کشور باج دادن از جمله برای این بوده است که طیف اصلاح طلبان را از صحنه به کلی خارج کنند و خود صحنه گردان همه چیز باشند و خود به پابوس به اصطلاح شیطان بزرگ و کاخ سیاه بروند. حتی کودتای انتخاباتی هم بدین منظور بوده است که بتوانند آزادانه و با فرغ بال چوب حراج به منابع و امکانات کشور بزنند و کشور را به سمت تیولداری هدایت کنند همچنانکه در مورد شرکت مخابرات و چند شرکت ملی دیگر اتفاق افتاده است و حال به فکر بلعیدن بنادر و سایر امکانات کشور هستد.
ملت ایران امروز به درستی دشمن آزادی، استقلال و حقوق خویش را شناخته است و در راهی گام نهاده که دیر یا زود به حقوق از دست رفتۀ خود خواهد رسید. و بدانید که عنقریب آفتاب عمر بر لب بام است و اگر به آن دنیا اعتقادی هست، در برابر دادگاه عدل الهی چه حجتی از افشا نکردن این همه جرم و جنایت و قتل که به نام اسلام واقع شده است دارید؟ در کجای اسلام و قرآن آمده است که در برابر ظلم و ستم و جرم و جنایت، به نام دین و مصلحت دین می شود سکوت کرد؟ حجت خداوند بر شما تمام شده است و شما در بوتۀ آزمایش سخت قرار گرفته اید و چه بهتر از این که انسان با ملت همگام و همراه باشد و در راه احقاق حقوق مردم و بسط عدالت و آزادی از دنیا برود تا در بستر آرام و خاموش.
محمد جعفری
۱۴ مهر ماه ۱۳۸۸